جدول جو
جدول جو

معنی چک بلند - جستجوی لغت در جدول جو

چک بلند
چوپ پا، نوعی پرنده ی مهاجر با پاهای بسیار بلند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از یک بند
تصویر یک بند
پشت سرهم، یک نفس و بدون درنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرخ بلند
تصویر چرخ بلند
کنایه از آسمان، چرخ روان، چرخ روان، رواق چرخ، طاق مقرنس، کلّۀ نیلوفری، چرخ دولابی، طاق خضرا، طارم اطلس، چتر کحلی، چرخ خضرا، چرخ نیلوفری، خرگاه سبز، رواق نیلگون، طاس افلاک، طاق طارم، سقف مینا، پردۀ نیلگون، گنبد طارونی، قلزم نگون، رواق کبود، طاق نیلوفری، چرخ بلند، چرخ اخضر، قبّه خضرا، طارم فیروزه، چتر آبگون، چرخ دوّار، چرخ دولابی، چرخ چنبری، گنبد کبود، تشت غربالی، طارم اخضر، چرخ خضرا، رواق زبرجد، سقف لاجورد، چرخ مینا، خرگاه مینا، طاق لاجوردی، چتر مینا، چرخ مینا، طارم نیلگون، چرخ اخضر، کلّۀ خضرا، چرخ مقوّس، دریای اخضر، چرخ کبود، طاس نگون، طاق فیروزه، چرخ آبنوس، گنبد لاجوردی، چرخ دوّار، رواق فلک، طاق کحلی، طاق مینا، خرگاه گردان، چرخ کبود، چادر لاجوردی، طاق ازرق، چرخ چنبری، چرخ گردان، چرخ آبنوس، چرخ نیلوفری، چرخ مقوّس، طاس آبگون، چرخ گردان
فرهنگ فارسی عمید
نوعی لباس مخصوص رقاصان با دامن چین دار و ریشه های بسیار که از پارچه های رنگارنگ دوخته می شود، دامن
فرهنگ فارسی عمید
کمربندی که از پشم یا ابریشم ببافند و در یک سر آن تکمه یا مهره و در سر دیگرش حلقه بدوزند و هنگامی که بخواهند به کمر ببندند مهره را در حلقه بیندازند، برای مثال سنگ تک بند قلندر کشتی تجرید را / از پی تسکین به بحر بینوایی لنگر است (جامی- مجمع الفرس - تک بند)
فرهنگ فارسی عمید
(چَ خِ بُ لَ)
چرخ. آسمان. سپهر بلند. بلند آسمان. کنایه از آسمان و سپهر. چرخ گردان. چرخ گردنده:
که گفتت برو دست رستم ببند
نبندد مرا دست چرخ بلند.
فردوسی.
من آگاهی از فر یزدان دهم
هم از راز چرخ بلند آگهم.
فردوسی.
این چرخ بلند را همی بین
بر خاک و هوا و آب و آذر.
ناصرخسرو.
رجوع به چرخ و چرخ گردنده شود
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 12هزارگزی شمال خاوری دهدز، کنار راه مالرو گردبندان به سرمازو. هوای آن معتدل و دارای 110 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(شَ بَ)
دهی است از دهستان بالا از بخش خاش شهرستان زاهدان. سکنه 130 تن. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و لبنیات و ساکنان از طایفۀ شهنوازی هستند. راه اتومبیل رو (فرعی) دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(چِ بَ)
جامه ای رقاصان را. چهل بند و نوعی جامۀ مخصوص رقاصان که از پارچه های مختلف به الوان گونه گون سازند. جامه ای رقاصان را که دامنهای آن به رنگهای مختلف بر زبر یکدیگر است و دیده شود. پیراهن مخصوصی که غالباً رقاصهای کولی پوشند و چینها و یلانهای دامن گشاد وبلند آن از پائین به بالا به الوان مختلف و به شمارهای بسیار نمودار است، و بدین مناسبت در مثل هر چیز رنگارنگ و تکه تکه را به چهل بند رقاصه ها تشبیه کنند
لغت نامه دهخدا
(گَ)
در تداول اهالی طالقان، شکسته بند را گویند. آروبند. کسی که شکسته استخوانان را درمان کند. آن کس که استخوانهای شکستۀ عضوی از اعضای بدن انسان یا حیوان را به هم پیوند دهد و با مهارت آنها را شکسته بندی کند
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ بَ)
متصل. پیوسته. دایم. متوالیاً. مدام: دیشب تا صبح یک بند بارید. بیمار شب را یک بند هذیان گفت. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
درازه بلند بالا لند هور (گویش گیلکی) دراز قد بلند بالا: آدم قد بلند و خشکیده و سبیل نازکی است
فرهنگ لغت هوشیار
جامه رقصان را گویند، چهل بند و نوعی جامه مخصوص رقاصان که از پارچه های مختلف گونه گون سازند
فرهنگ لغت هوشیار
متوالیاً، مدام، دایم پشت سرهم یک نفس بدون درنگ: پشت دستگاه دودکش می نشست و یک بند ناله کسالت آور و غم افزای آنرا بگوش همسایگان می رساند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چل بند
تصویر چل بند
((چِ بَ))
چهل بند، جامه مخصوص رقاصان که از پارچه های مختلف به الوان گوناگون می ساختند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یک بند
تصویر یک بند
((~. بَ))
پیوسته، پشت سر هم
فرهنگ فارسی معین
دهان بند، دهان بندی که برای پیشگیری از ورود گرد و غبار به
فرهنگ گویش مازندرانی
پارچه ای سرخ رنگ همانند: لنگ که روی آن در فاصله ی معین، منگوله.، دامنی پرچین و پله ای که رقاصان حرفه ای به هنگام رقصیدن می
فرهنگ گویش مازندرانی
ساق بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
شکسته بندی
فرهنگ گویش مازندرانی
منطقه ای بین راهبالا جاده و درازنو در استرآباد غربی، ابتدای
فرهنگ گویش مازندرانی
پادراز، کشیده قامت
فرهنگ گویش مازندرانی
شکسته بند
فرهنگ گویش مازندرانی
چشمه ای در جنب درازنوی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی